هزینه جذب مشتری یا هزینه تبدیل یک سرنخ به یک مشتری از طریق شاخص هزینه جذب مشتری (CAC) اندازهگیری میشود. هر چه مقدار این شاخص پایینتر باشد، کسبوکار هزینه بهینهتری دارد و در نهایت میزان سود و بازگشت سرمایه آن بالاتر است.
هزینه جذب مشتری (CAC)، هزینه مربوط به جذب یک مشتری جدید است. به عبارت دیگر، CAC به منابع و هزینههای متحمل شده برای به دست آوردن مشتری جدید اشاره دارد. هزینه جذب مشتری، یک معیار کلیدی در کسبوکار است که معمولاً در کنار معیار ارزش طول عمر مشتری (LTV) برای اندازهگیری ارزش تولید شده توسط مشتری جدید استفاده میشود.
فرمول محاسبه شاخص هزینه جذب مشتری به این صورت است:
که در آن هزینه فروش و بازاریابی عبارت است از هزینههای بازاریابی و تبلیغات، کمیسیونها و پاداشهای پرداخت شده، حقوق بازاریابان و مدیر فروش و هزینههای سربار مربوط به فروش و بازاریابی در طی دوره سنجش و تعداد مشتریان جدید، همان تعداد کل مشتریان کسب شده در طی دوره سنجش است.
CAC، یک معیار کلیدی در کسبوکار است که بسیاری از کسبوکارها و سرمایهگذاران به آن اهمیت میدهند. در حقیقت، بسیاری از شرکتها به دلیل عدم درک کامل هزینه جذب مشتری خود، در نهایت با شکست روبرو میشوند.
درک هزینۀ به دست آوردن مشتریان جدید برای تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی، بسیار مهم است. به عنوان مثال شرکتی را در نظر بگیرید که از چندین کانال برای به دست آوردن مشتری استفاده میکند:
کانال | شبکه اجتماعی | رویداد اجتماعی | پوستر |
هزینه جذب |
500$ 100 |
3000$ 15 |
100$ 2 |
CAC | 5$ | 200 | 50 |
یک شرکت با استفاده ازCAC ، میتواند مقرون به صرفهترین روش برای جذب مشتری را تعیین کند. در این جدول میتوانیم ببینیم که رسانههای اجتماعی کمترین هزینه جذب را دارند، حالی که رویدادهای اجتماعی بیشترین هزینه را دارند. در صورتی که این دادهها به شرکتها ارائه شوند، ممکن است شرکت مذکور، برای جذب مشتریان بیشتر، استفاده بیشتر از بازاریابی رسانههای اجتماعی را لحاظ کنند.
درکCAC باعث میشود که یک کسبوکار، قادر به تجزیه و تحلیل کامل ارزش هر مشتری و بهبود حاشیه سود آن باشد. به عنوان مثال، فرض کنید که ارزش هر مشتری برای یک کسبوکار، 60 دلار است.
شما با توجه به مثال بالا، از کدام کانال استفاده می کنید؟ کسبوکاری که CAC را درک نمیکند، با انتخاب استفاده از رویدادهای اجتماعی به عنوان کانال، بر سودآوری تأثیر سویی میگذارد. کانال های رسانههای اجتماعی و پوستر میتوانند سود شرکت را بهبود بخشند زیرا CAC آن به ازای هر مشتری، پایینتر است.
هزینه جذب مشتری، یک معیار مهم در کسبوکار است که برای ارزیابی هزینه جذب مشتری جدید مورد استفاده قرار میگیرد. با محاسبه CAC از طریق تقسیم هزینه فروش و بازاریابی بر تعداد مشتریان جدید و درک کامل آن، نرخ بازگشت سرمایه بازاریابی، سودآوری و حاشیه سود یک شرکت ارتقا پیدا میکند.
1 Comment
[…] میانگین حاشیه سود خریدها، هزینه به دست آوردن مشتری –هزینه جذب مشتری– و مدت رابطه خود با مشتریان را […]